اردشیر مصباح؛ اسماعیل کرمی دهکردی؛ شادعلی توحیدلو؛ امین صالح پور جم؛ توفیق سعدی
چکیده
مروری بر مخاطرات طبیعی در کشور ایران، بیانگر این واقعیت است که این کشور همواره به دلیل ساختارهای مکانی - فضایی ویژه، بحرانهای طبیعی زیادی را متحمل شده و یکی از آسیبپذیرترین نقاط جهان در برابر مخاطرات محیطی بوده است. هدف این پژوهش، مروری بر ردپای تابآوری مخاطرات طبیعی در ایران با تاکید بر مخاطرات سیل، خشکسالی، تخریب اراضی و پژوهشهای ...
بیشتر
مروری بر مخاطرات طبیعی در کشور ایران، بیانگر این واقعیت است که این کشور همواره به دلیل ساختارهای مکانی - فضایی ویژه، بحرانهای طبیعی زیادی را متحمل شده و یکی از آسیبپذیرترین نقاط جهان در برابر مخاطرات محیطی بوده است. هدف این پژوهش، مروری بر ردپای تابآوری مخاطرات طبیعی در ایران با تاکید بر مخاطرات سیل، خشکسالی، تخریب اراضی و پژوهشهای ترکیبی است. این مطالعه با استفاده از یک روششناسی مفهومی و بکارگیری تحلیل نظاممند پژوهشهای مرتبط انجام شده در کشور در قالب مقالات، رسالهها و پایاننامههای درج شده در پایگاههای اطلاعاتی مختلف انجام شد. مطالعات قبلی، غالبا مفهوم تابآوری را در یک چارچوب تحلیلی شناخته شده بررسی کردهاند. اما در این پژوهش، با استفاده از تحلیل مفهومی، که روشی برای بازنمایی دانش مفهومی و تجزیه و تحلیل دادهها بوده و به طور معمول برای روشن کردن معانی و گسترش تعاریف عملیاتی از طریق در نظر گرفتن شواهد چندین رشته به کار میرود، دادهها به صورت موضوعی تحلیل شدند. بکارگیری این چارچوب روششناختی رویکرد عینیتری را برای شفافسازی مفاهیم، ممکن میسازد و به تفاوتهای کاربرد تابآوری در رشتههای علمی گوناگون میپردازد. هرچند تا قبل از دهه 1390، مطالعات انگشتشماری در زمینهی تابآوری در برابر مخاطرات طبیعی در ایران انجام شده بود، این مطالعات تابآوری، بخصوص در مناطق روستایی، از عمر کوتاهی برخوردار هستند. پس از پالایش علمی تعداد 1742 سند علمی از ابتدای سال 1390، 57 مقاله و پایاننامه مرتبط مستخرج و تحلیل شد. بیشترین و کمترین پژوهشهای صورت گرفته به ترتیب در سال 1396 و سالهای 1402، 1400 و 1391 بود. دادههای اغلب پژوهشهای مورد مطالعه، با استفاده از آزمونهای آماری، نرمافزارهای PLS و AMOS، شیوههای رتبهبندی، نرمافزار ArcGIS برای زمین مرجع نمودن دادهها و نمایش فضایی جهت پهنهبندی در حوزههای مورد مطالعه و اولویتبندی آنها تحلیل شده بودند. بیشترین مطالعات صورت گرفته در زمینهی تابآوری، در حیطهی خشکسالی و کمترین مطالعات صورت گرفته در حیطهی مطالعات تخریب اراضی بود. در پژوهشهای صورت گرفته در حیطهی سیل، بعد اجتماعی، بیشترین و بعد نهادی از کمترین توجه برخوردار بودند. در حیطهی خشکسالی، بعد اقتصادی و بعد نهادی به ترتیب از بیشترین و کمترین توجه در پژوهشهای صورت گرفته در این حیطه برخوردار بودند. در حیطهی تخریب اراضی و پژوهشهای ترکیبی، بعد کالبدی بیشترین اهمیت داشت. با شناسایی مولفههای مهم تابآوری جامعه در برابر مخاطرات طبیعی، میتوان امکان بهبود مدیریت بحران، کاهش آسیبها و برنامهریزی اثربخش پروژههای توسعه و آموزشی در سطح کشور را فراهم کرد.
علیرضا رابط؛ قباد رستمی زاد؛ امین صالح پور جم
چکیده
مقدمه
از جمله مشکلات مهم در فرایند اجرا و نگهداری پروژههای آبخیزداری و منابع طبیعی، عدم مشارکت و همکاری موثر آبخیزنشینان است. بر این اساس، توجه به عوامل بازدارنده و همچنین، شناسایی راهکارهای تقویت مشارکت جوامع محلی در فرایند اجرای پروژههای آبخیزداری و منابع طبیعی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. این پژوهش، با هدف شناخت ...
بیشتر
مقدمه
از جمله مشکلات مهم در فرایند اجرا و نگهداری پروژههای آبخیزداری و منابع طبیعی، عدم مشارکت و همکاری موثر آبخیزنشینان است. بر این اساس، توجه به عوامل بازدارنده و همچنین، شناسایی راهکارهای تقویت مشارکت جوامع محلی در فرایند اجرای پروژههای آبخیزداری و منابع طبیعی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. این پژوهش، با هدف شناخت ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی جوامع محلی، شناسایی شاخصهای موثر بر کاهش موانع و افزایش مشارکت مردمی در اجرای طرحهای منابع طبیعی و آبخیزداری، شناخت انتظارات و نیازهای جامعه محلی و در نهایت، ارائه راهکارهای علمی و فنی با هدف افزایش میزان مشارکت مردمی، در منطقه پایلوت آرپاچای شهرستان زنجان انجام شده است.
مواد و روشها
در این پژوهش، چهار شاخص تاثیرگذار اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، طبیعی و مدیریتی، با 40 زیرشاخص تعیین و دستهبندی شدند. اطلاعات لازم بهصورت پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و نشستهای متعدد با افراد جامعه و خبرگان محلی، جمعآوری شد. برای تعیین حجم نمونه از رابطه کوکران، برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد. همچنین، برای بررسی روایی پرسشنامه از آلفای کرون باخ، از تحلیل عاملی بهمنظور کاهش و دستهبندی متغیرهای تاثیرگذار بر عدم مشارکت مردم در پروژههای آبخیزداری، استفاده شد.
نتایج و بحث
نتایج نشان داد که شش عامل در مجموع به میزان 64.4 درصد، از واریانس متغیر وابسته را تبیین میکنند و متغیر آموزش و اطلاعرسانی در سطح محلی، بهعنوان موثرترین عامل شناخته شد که 29.79 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرد. پس از آن، عوامل بهبود درآمد و معیشت روستاییان با 19.24 درصد، تنوع فعالیتهای اقتصادی و بهبود عملکرد با 18.93 درصد، تقویت اقتصاد محلی با 13.92 درصد، مدیریت طرحهای آبخیزداری با 11.34 درصد و مدیریت منابع طبیعی با 4.3 درصد، بهترتیب در اولویت دوم تا ششم قرار گرفتند.
نتیجهگیری
در مجموع، میتوان این گونه بیان کرد، نبود اطلاع و آگاهی جامعه محلی از جنبهها و منافع مثبت اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و فنی حاصل از اجرای پروژههای منابع طبیعی و آبخیزداری در محدوده زیست و تولید آنها، یکی از موانع مهم در عدم مشارکت و محقق نشدن اهداف پیشبینیشده در اجرای پروژههای آبخیزداری و منابع طبیعی در محدوده مورد مطالعه است. بر این اساس، توجه و تاکید بر موضوع اعتمادسازی و افزایش میزان اعتماد اجتماعی، به اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری، در فرایند اجرا و موفقیت پروژهها، نقش بسزایی دارد.
حمزه نور؛ امین صالح پور جم؛ سید حسین رجائی
چکیده
میزان مشارکت جوامع محلی در طرحهای آبخیزداری عامل مهمی در موفقیت و یا شکست این پروژهها میباشد. با این حال، عوامل موثر در مشارکت مردم از دیدگاه بهرهبرداران و کارشناسان در حوزههای آبخیز مختلف، متفاوت است و تا کنون، بهصورت همزمان مطالعه نشده است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی مقایسهای عوامل موثر بر مشارکت مردم ...
بیشتر
میزان مشارکت جوامع محلی در طرحهای آبخیزداری عامل مهمی در موفقیت و یا شکست این پروژهها میباشد. با این حال، عوامل موثر در مشارکت مردم از دیدگاه بهرهبرداران و کارشناسان در حوزههای آبخیز مختلف، متفاوت است و تا کنون، بهصورت همزمان مطالعه نشده است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی مقایسهای عوامل موثر بر مشارکت مردم در آبخیز عمارت از دیدگاه آبخیزنشینان و همچنین، کارشناسان است. در این تحقیق، عوامل موثر بر عدم مشارکت مردم در طرحهای آبخیزداری در قالب چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی، آموزش و ترویج و طراحی-اجرا و 14 زیر شاخص طبقهبندی شدند. در ادامه، با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و نیز آزمون فریدمن، شاخصها و زیرشاخصهای موثر بر عدم مشارکت مردمی در طرحهای آبخیزداری اولویتبندی شد. در نهایت، برای بررسی همسویی دو دیدگاه در میزان اهمیت زیرشاخصها، آزمون کلموگروف-اسمیرنف دو نمونهای بهکار برده شد. نتایج نشان داد که در حوزه آبخیز عمارت از منظر خبرگان و بهرهبرداران، شاخص اقتصادی نقش بیشتری را در عدم مشارکت مردم نسبت به سایر شاخصها دارد. نتایج رتبهبندی زیرشاخصها از منظر جوامع محلی و کارشناسان نشان داد، بهترتیب زیرشاخصهای "نادیده گرفتن منافع مردم بهعنوان انگیزه اقتصادی مستقیم" و "عدم آموزش ساکنان حوضه در خصوص طرحها" بیشترین اهمیت در عدم مشارکت مردم را دارند. با این حال، بیشترین اختلاف میزان اهمیت عوامل از منظر دو گروه کارشناسان و جوامع محلی، مربوط به زیرشاخصهای "نادیده گرفتن منافع مردم بهعنوان انگیزه اقتصادی مستقیم" و "عدم مشورت با جوامع محلی (شورای روستا) در نیازسنجی پروژه" است. نتیجه کلی، اینکه اجرای پروژههای چند منظوره و در نظر داشتن منافع آبخیزنشینان و نظرسنجی از جوامع محلی، به همراه آموزش بهرهبرداران میتواند زمینهساز جلب مشارکت فعال مردم در پروژههای آبخیزداری حوضه شود.
امیر سررشتهداری؛ امین صالح پور جم؛ محمدجعفر سلطانی؛ علی اکبر نوروزی؛ علیرضا شادمانی؛ میر مسعود خیرخواه زرکش
چکیده
تعیین اثربخشی طرحهای پخش سیلاب بهخصوص از دیدگاه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی موثر با توجه به گذشت یک ربع قرن از اجرای آنها در کشور، نقش مهمی را در ارزیابی این گونه طرحها ایفا میکند. در این تحقیق، نخست اقدام به شناسایی شاخصهای مرتبط با اثرات طرحهای پخش سیلاب بر آبخوان آب باریک بم و نیز رتبهبندی شاخصهای ...
بیشتر
تعیین اثربخشی طرحهای پخش سیلاب بهخصوص از دیدگاه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی موثر با توجه به گذشت یک ربع قرن از اجرای آنها در کشور، نقش مهمی را در ارزیابی این گونه طرحها ایفا میکند. در این تحقیق، نخست اقدام به شناسایی شاخصهای مرتبط با اثرات طرحهای پخش سیلاب بر آبخوان آب باریک بم و نیز رتبهبندی شاخصهای تبیین کننده آن مبتنی بر آزمونهای ناپارامتریک آماری از دیدگاه خبرگان شد. بدینمنظور، شاخصهایی نظیر خاک، آب، پوشش گیاهی، طراحی و اجرای سازهها و ... که مرتبط با اثرات کلی طرحهای پخش سیلاب بر آبخوان و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، پرسش از کارشناسان و نیز مراجعه به منطقه و مصاحبه حضوری با ساکنان و بهرهبرداران منطقه، شناسایی شده، در نهایت، روایی پرسشنامه مبتنی بر نظرات خبرگان و اعمال نظرات ایشان به تأیید نهایی رسید. همچنین، بررسی پایایی ابزار اندازهگیری با محاسبه مولفه آلفای کرونباخ، مورد آزمون قرار گرفت. در این تحقیق، بر اساس روش کدگذاری چند پاسخی، متغیرهای پرسشنامه از نوع متغیرهای ترتیبی کیفی و منطبق با طیف لیکرت بوده، بهطوری که پس از نظرسنجی از 30 کارشناس، اولویتبندی شاخصها با کاربرد آزمون فریدمن و نیز تعیین اثربخشی طرح، به انجام رسید. در این پژوهش، دامنه تغییرات مقادیر میانگین رتبهها از 4.15 تا 22.88 متغیر است. نتایج حاصل از رتبهبندی اهمیت شاخصها نشان داد که شاخص "اثر طرح آبخوانداری بر کاهش خسارت سیل به اراضی و باغات" با میانگین رتبه 22.88 و همچنین، شاخص "اثر طرح آبخوانداری بر بروز اختلافات و درگیری بین روستاییان" با میانگین رتبه 4.15 بهترتیب بیشینه و کمینه میانگین رتبه در این نظرسنجی به خود اختصاص داده است. همچنین، با توجه به قرارگیری امتیاز مکتسبه نهایی طرح در حدود طبقات 307.36 تا 37.68 عملیات پخش سیلاب در آبخوان آب باریک بم از اثربخشی زیادی برخوردار است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که روشهای ارزیابی چند متغیره و استفاده از فرایندهای مفهومی سامانههای پشتیبانی از تصمیم روشی مناسب در ارزیابی پروژههای پخش سیلاب بر آبخوان بوده، میتواند تصمیمگیران کلان را کمک کند.
امین صالح پور جم؛ حمیدرضا پیروان؛ محمودرضا طباطبایی؛ امیر سررشته داری؛ جمال مصفایی
چکیده
فرایند بیابانزایی با کاهش توان تولید بیولوژیک، منجر به انهدام اکوسیستمهای طبیعی میشود. بهمنظور بررسی پتانسیل خطر بیابانزایی در محدوده مراتع مشرف به اشتهارد (ارتفاعات حلقه دره)، نخست اقدام به تهیه نقشه طبقات شیب، کاربری اراضی و زمینشناسی با هدف ایجاد واحدهای همگن شد، بهطوریکه از طریق روی هم ...
بیشتر
فرایند بیابانزایی با کاهش توان تولید بیولوژیک، منجر به انهدام اکوسیستمهای طبیعی میشود. بهمنظور بررسی پتانسیل خطر بیابانزایی در محدوده مراتع مشرف به اشتهارد (ارتفاعات حلقه دره)، نخست اقدام به تهیه نقشه طبقات شیب، کاربری اراضی و زمینشناسی با هدف ایجاد واحدهای همگن شد، بهطوریکه از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشهها، نقشه واحدهایکاری حاصل شد. در این تحقیق، سه شاخص حساسیتپذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری در هر یک از واحدهای کاری در نظر گرفته شدند که در نهایت هر یک بهصورت نقشهای طبقهبندی شده ارایه شدند. در این تحقیق، بهمنظور پهنهبندی منطقه تحقیق از نظر شاخص شوری و نیز نفوذپذیری بهترتیب 185 و 179 نمونه طی سالهای 1396 و 1397 برداشت شد. سپس، اقدام به محاسبه وزن شاخصها و نیز نسبت سازگاری با کاربرد روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) شد. همچنین، از روش بهینهسازی چندمعیاره و راهحل سازشی (VIKOR) بهمنظور تعیین پتانسیل خطر بیابانزایی استفاده شد، بهطوریکه پس از محاسبه ماتریس استانداردشده موزون، اولویتبندی پتانسیل بیابانزایی واحدها مبتنی بر شاخص ویکور انجام شد. دامنه تغییرات شاخص ویکور گزینهها مبتنی بر روش AHP-VIKOR از 0.443 تا 0.967 متغیر است. نتایج بهدست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) نشان داد که از دیدگاه خبرگان، مهمترین عامل موثر در بیابانزایی، شوری است. سایر عوامل، از قبیل حساسیت به فرسایش و نیز ضریب نفوذپذیری بهترتیب در ردههای بعدی اهمیت قرار دارند. نتایج حاصل نشاندهنده انطباق خیلی زیاد طبقات پتانسیل خطر بیابانزایی حاصل از مدل AHP-VIKOR با طبقات مربوطه در نقشه شاهد بوده، بهطوریکه درصد انطباق و نیز عدم انطباق طبقات پتانسیل خطر بیابانزایی محاسباتی با نقشه شاهد بهترتیب 92.91 و 7.09 درصد است. بر این اساس، منطقه تحقیق دارای سه طبقه پتانسیل یا شدت خطر بیابانزایی است. بهطوریکه 169.39 هکتار (0.51 درصد) از منطقه دارای پتانسیل متوسط، 2336.56 هکتار (7.06 درصد) دارای پتانسیل زیاد و 30583.25 هکتار (92.43 درصد) دارای پتانسیل خیلی زیاد است.
محمودرضا طباطبایی؛ امین صالح پور جم
چکیده
روابط بین پارامترهای کیفی آب رودخانه و فرایندهای فیزیکی، ژئوشیمیائی و بیولوژیکی انجامشده بین منابع حوضه (خاک، پوششگیاهی، زمینشناسی، کاربری اراضی و غیره)، متغیرهای هواشناسی (دما، بارش، ذوب برف و غیره)، متغیر هیدرولوژیکی رودخانه (دبی) و همچنین دخالتهای انسانی، اغلب بسیار پیچیده، غیرقطعی و غیرخطی بوده بهنحوی که درک ...
بیشتر
روابط بین پارامترهای کیفی آب رودخانه و فرایندهای فیزیکی، ژئوشیمیائی و بیولوژیکی انجامشده بین منابع حوضه (خاک، پوششگیاهی، زمینشناسی، کاربری اراضی و غیره)، متغیرهای هواشناسی (دما، بارش، ذوب برف و غیره)، متغیر هیدرولوژیکی رودخانه (دبی) و همچنین دخالتهای انسانی، اغلب بسیار پیچیده، غیرقطعی و غیرخطی بوده بهنحوی که درک کامل آنها را غیرممکن میسازد. در این شرایط، استفاده از هوش محاسباتی (نظیر شبکههای عصبی مصنوعی) ابزار مناسبی در شبیهسازی و برآورد متغیرهای کیفی آب رودخانه نظیر بار رسوب معلق محسوب میشود. در پژوهش حاضر، با تلفیق کتابخانههای متن باز GIS و مدلهای شبکه عصبی مصنوعی (با ناظر و بدون ناظر)، سامانه مکانی هوشمندی، طراحی و کدنویسی شده است که میتواند در شرایط تکمتغیره یا چندمتغیره، رسوب معلق روزانه را برآورد کند. نتایج گرفتهشده از بهکارگیری این سامانه در حوزه آبخیز رودخانه مزلقان در محل ایستگاه هیدرومتری رازین نشان داد که این سامانه قادر است با کارائی و صحتسنجی مناسب (با ریشه میانگین مربعات خطا برابر 1033 تن در روز، میانگین قدر مطلق خطا 455 تن در روز و شاخص نش-ساتکلیف برابر 89/0 با دادههای آزمون)، رسوب معلق ایستگاه مورد مطالعه را شبیهسازی کند. در مجموع، این سامانه میتواند بهعنوان یک زیرساخت نرمافزاری در مقیاس ملی، در شبیهسازی و مدیریت رسوب معلق کلیه ایستگاههای هیدرومتری کشور مورد استفاده سازمانهای ذیربط قرار گیرد.
محمودرضا طباطبایی؛ امین صالح پور جم؛ جمال مصفایی
چکیده
برآورد صحیح مقدار رسوب معلق رودخانهها، نقش مهمی در مطالعات فرسایش و رسوب، هیدرولوژی و مدیریت حوزههای آبخیز دارد. شبیهسازی رسوب معلق در سیستمهای هیدرولوژیکی که دارای پیچیدگیهای زیاد بوده و درعینحال درک و دانش ما از اجزاء و فرآیندهای درون آنها همواره با عدم قطعیت روبرو است سبب کاربرد فراوان مدلهای هوشمند و از جمله شبکههای ...
بیشتر
برآورد صحیح مقدار رسوب معلق رودخانهها، نقش مهمی در مطالعات فرسایش و رسوب، هیدرولوژی و مدیریت حوزههای آبخیز دارد. شبیهسازی رسوب معلق در سیستمهای هیدرولوژیکی که دارای پیچیدگیهای زیاد بوده و درعینحال درک و دانش ما از اجزاء و فرآیندهای درون آنها همواره با عدم قطعیت روبرو است سبب کاربرد فراوان مدلهای هوشمند و از جمله شبکههای عصبی مصنوعی شده است. با این حال، استفاده از این مدلهای هوشمند نیز با چالش روبرو است. تعیین ساختار مناسب شبکه مستلزم بهینه نمودن پارامترهای مورداستفاده در آن (نظیر تعداد بهینه نرونها و لایهها، وزن و بایاس و نوع توابع فعالسازی) بوده که واسنجی مناسب آنها به روش آزمون و خطا، ضمن کارایی کم، منجر به صرف زمان زیاد میشود. در پژوهش حاضر، به منظور شبیهسازی بار رسوب معلق روزانه رودخانه نیرچای )در محل ایستگاه آب سنجی نیر در استان اردبیل) از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه استفاده شد. به منظور آموزش مدل شبکه عصبی، علاوه بر روش مرسوم پس انتشار خطا، از الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات (Particle Swarm Optimization (PSO))، به منظور بهینهسازی مقادیر وزن و بایاس نرونهای مدلهای شبکه عصبی استفاده گردید. به منظور افزایش قدرت تعمیم دهی مدلها، از خوشهبندی فازی استفاده شد. نتایج گرفتهشده از پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مدلهای شبکه عصبی با الگوریتم PSO با کاهش خطای برآورد رسوب (کاهش خطای برآورد کل و ریشه میانگین مربعات خطا به ترتیب تا 3/0 درصد و 4/10 تن در روز) کارایی بیشتری نسبت به مدلهای شبکه عصبی که صرفاً از روشهای پس انتشار خطا استفاده مینمایند داشته است. با توجه به اینکه در بهینهسازی پارامترهای شبکه عصبی، الگوریتمهای تکاملی (نظیر الگوریتم PSO) قادر به ارائه راهحلهای مناسبی هستند ، لذا در شبیهسازی پدیدهها و متغیرهای پیچیده حوزههای آبخیز (نظیر رسوب معلق) میتوان از این توانمندی استفاده نمود.
جمال مصفایی؛ امین صالح پور جم
چکیده
برای برنامهریزیهای آتی طرحهای اجرایی آبخیزداری، ارزیابی عملکرد اقدامات گذشته امری ضروری است. در این پژوهش، تاثیر اقدامات مختلف آبخیزداری بر وضعیت هیدرولوژیکی و منابع آب در حوزه آکوجان قزوین مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، تغییرات آبدهی منابع آبی حوضه، افزایش میزان نفوذ و ذخیره آب و نیز میزان سیلاب حوضه، برای ...
بیشتر
برای برنامهریزیهای آتی طرحهای اجرایی آبخیزداری، ارزیابی عملکرد اقدامات گذشته امری ضروری است. در این پژوهش، تاثیر اقدامات مختلف آبخیزداری بر وضعیت هیدرولوژیکی و منابع آب در حوزه آکوجان قزوین مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، تغییرات آبدهی منابع آبی حوضه، افزایش میزان نفوذ و ذخیره آب و نیز میزان سیلاب حوضه، برای بازه زمانی قبل و بعد از اجرای عملیات آبخیزداری مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سالانه حدود 114 هزار متر مکعب ذخیره رواناب در اثر عملیات آبخیزداری در حوضه انجام شده است که 20.1 درصد این حجم مربوط به عملیات سازهای و 79.9 درصد متعلق به اقدامات بیولوژیکی و بیومکانیکی آبخیزداری است. نتایج مربوط به تحلیل سیلاب نشان داد که نقش اقدامات سازهای در تغییر زمان تمرکز حوضه اندک و حتی منفی بوده، لذا، کاهش دبی اوج و حجم سیلاب خروجی حوضه، حاصل اجرای اقدامات بیولوژیکی و بیومکانیکی است که باعث شده دبی اوج برای دوره بازگشتهای دو تا 100 سال بهترتیب 42.7، 25.4، 20.8، 17.1، 15.3 و 13.8 درصد و حجم سیلاب بهترتیب 41.8، 24.8، 20.2، 16.5، 14.8 و 13.3 درصد کاهش یابد. همچنین، مشخص شد که با افزایش دوره بازگشت سیلاب، درصد کاهش حجم و دبی اوج سیلاب ناشی از عملیات آبخیزداری کاهش یافته است.
امین صالح پور جم؛ فهیمه رسولی؛ امیر سررشتهداری؛ جمال مصفایی؛ محمد کیا کیانیان
چکیده
مشارکت مردمی در اجرای عملیات منابع طبیعی، از جمله رویکردهایی است که ضامن تحقق اهداف و موفقیت طرحها است. در این پژوهش، با تکیه بر تجارب کارشناسی و بر اساس عملیات مختلف منابع طبیعی اجرا شده در حوزههای آبخیز مشرف به شهر تهران، شاخصها و زیرشاخصهای اجتماعی موثر در عدم مشارکت مردمی در قالب سه شاخص و 10 زیرشاخص شناسایی ...
بیشتر
مشارکت مردمی در اجرای عملیات منابع طبیعی، از جمله رویکردهایی است که ضامن تحقق اهداف و موفقیت طرحها است. در این پژوهش، با تکیه بر تجارب کارشناسی و بر اساس عملیات مختلف منابع طبیعی اجرا شده در حوزههای آبخیز مشرف به شهر تهران، شاخصها و زیرشاخصهای اجتماعی موثر در عدم مشارکت مردمی در قالب سه شاخص و 10 زیرشاخص شناسایی و تعیین شد. نتایج حاصل از اولویتبندی شاخصهای اجتماعی موثر در عدم مشارکت مردمی در طرحهای منابع طبیعی مبتنی بر اوزان بهدست آمده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP مبتنی بر پرسشنامه خبرگان نشان میدهد که شاخصهای نامطلوبیت رفتاری با وزن نهایی 0.623 و نامطلوبیت دموگرافیک با وزن نهایی 0.130، بهترتیب بیشینه و کمینه اولویت را بهخود اختصاص دادهاند، بهطوری که رتبهبندی شاخصها مبتنی بر اوزان بهدست آمده، بهترتیب اهمیت از بیشینه به کمینه بهصورت شاخص نامطلوبیت رفتاری، مشکلات فرهنگی و نامطلوبیت دموگرافیک است. همچنین، نتایج حاصل از رتبهبندی زیرشاخصها بر اساس آزمون رتبههای دبلیو کندال نشاندهنده تفاوت نقش زیرشاخصهای اجتماعی مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در طرحهای منابع طبیعی است. بهطوری که زیرشاخص عدم اطمینان مردم در اثربخشی نظراتشان با میانگین رتبه 6.80 و زیرشاخص پایین بودن سطح سواد و آگاهی با میانگین رتبه 3.16 بهترتیب بیشینه و کمینه میانگین رتبه را به خود اختصاص داده است. نتایج پژوهش، نشاندهنده نقش اصلی شاخص عدم اعتماد مردمی بهعنوان مرجحترین شاخص مؤثر بر عدم مشارکت مردمی است. بهطوری که، زیرشاخصهای عدم اطمینان مردم در اثربخشی نظراتشان و عدم اعتماد نسبت به تداوم پروژهها بهعلت اجرای نیمهکاره طرحها دو اولویت نخست را بهخود اختصاص دادهاند. همچنین، زیرشاخص کمبود نیروی جوان در روستاها در نتیجه مهاجرت به شهرها از شاخص نامطلوبیت دموگرافیک و نیز زیرشاخص نبود یا کمرنگ بودن فرهنگ مشارکت از شاخص مشکلات فرهنگی بهعنوان مهمترین زیرشاخصهای اجتماعی مؤثر در عدم مشارکت مردمی رتبهبندی شدند.
امین صالحپور جم؛ امیر سررشتهداری
چکیده
بررسی روند بیابانزایی مستلزم درک پدیدههایی است که هم بهطور منفرد و هم در کنش و واکنش با یکدیگر در یک ناحیه تغییراتی را بهوجود آوردهاند که این تغییرات منجر به بیابانزایی و تخریب اراضی شده است. بهمنظور بررسی اثر معیار خاکشناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروطافکنهها در بخش جنوبی حوزه آبخیز رودخانه شور، نخست ...
بیشتر
بررسی روند بیابانزایی مستلزم درک پدیدههایی است که هم بهطور منفرد و هم در کنش و واکنش با یکدیگر در یک ناحیه تغییراتی را بهوجود آوردهاند که این تغییرات منجر به بیابانزایی و تخریب اراضی شده است. بهمنظور بررسی اثر معیار خاکشناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروطافکنهها در بخش جنوبی حوزه آبخیز رودخانه شور، نخست اقدام به تهیه نقشه طبقات شیب، کاربری اراضی و زمینشناسی کاربردی با هدف ایجاد واحدهای همگن و تعیین خصوصیات خاک شد، بهطوریکه از طریق رویهم قرار دادن و تقاطع این نقشهها با لایه شبکهای ایجاد شده بهوسیله برنامه جانبی ET GeoWizards در نرمافزار ArcGIS 10.3، نقشه واحدهای کاری حاصل شد. در این تحقیق، سه شاخص حساسیتپذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری خاک در نظر گرفته شد که در نهایت هر یک بهصورت نقشهای طبقهبندی شده، ارائه شدند. سپس اقدام به محاسبه وزن معیارها و نیز نسبت سازگاری با کاربرد روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی شد و از شاخص ویکور بهمنظور تعیین پتانسیل و اولویتبندی گزینهها استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، دامنه تغییرات شاخص ویکور در گزینهها مبتنی بر روش AHP-VIKOR از 0.002 تا 1.000 متغیر است. واحدهای V1 و V10 بهترتیب با دارا بودن شاخصهای ویکور 1.000 و 0.002، بیشینه و کمینه پتانسیل بیابانزایی را به خود اختصاص دادهاند. نتایج حاصل از پهنهبندی منطقه تحقیق نشاندهنده حضور دو طبقه کم (I) و خیلی زیاد (IV) در پهنهبندی شدت یا پتانسیل بیابانزایی مخروطافکنهها است، بهطوریکه 74.18 درصد منطقه (معادل 4245.77 هکتار) دارای پتانسیل بیابانزایی کم و 25.82 درصد (معادل 1477.67 هکتار) دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد است.
جمال مصفایی؛ داود نیککامی؛ امین صالحپورجم
چکیده
بهمنظور دستیابی به توسعه پایدار، طرحریزی یک برنامه مدیریتی صحیح ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاریخچه، وضعیت فعلی و نیازهای آتی مدیریت حوزههای آبخیز بهعنوان واحدهای اصلی مدیریت سرزمین در ایران است. بدین منظور، ضمن ارایه مفاهیم آبخیز و مدیریت حوضه، ساختار تشکیلاتی، فعالیتها و رویکرد فعلی آبخیزداری در ایران بررسی ...
بیشتر
بهمنظور دستیابی به توسعه پایدار، طرحریزی یک برنامه مدیریتی صحیح ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاریخچه، وضعیت فعلی و نیازهای آتی مدیریت حوزههای آبخیز بهعنوان واحدهای اصلی مدیریت سرزمین در ایران است. بدین منظور، ضمن ارایه مفاهیم آبخیز و مدیریت حوضه، ساختار تشکیلاتی، فعالیتها و رویکرد فعلی آبخیزداری در ایران بررسی شد. همچنین، برای تبیین اهداف پژوهش، نحوه نگرش و انجام مدیریت آبخیز، برای چهار مطالعه موردی در داخل و خارج کشور (دو نمونه داخلی و دو نمونه خارجی) مورد مقایسه قرار گرفت. سیر تاریخی آبخیزداری در ایران بیانگر آن است که نشانههایی از تغییر رویکرد از یک نگاه مکانیکی سنتی به سمت نگاه مدیریت سیستمی در حال تکوین است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که برای عملیاتی شدن مدیریت یکپارچه سرزمین در واحدهای مدیریتی تحت عنوان آبخیز، تشکیل شورایی با مضمون شورای عالی آبخیز که سلامت حوضه را با رعایت اصول توسعه پایدار در راس اهداف خود قرار میدهد، ضروری است. همچنین، برای بهبود فرایند مدیریت آبخیزهای ایران، مواردی از جمله تشکیل سازمانی واحد و قدرتمند برای مدیریت آبخیزها، اصلاح ساختار سازمانی فعلی و ایجاد کمیتههایی با مضمون شورای آبخیز، حکمرانی مشارکتی آبخیز و ایفای نقش تمامی ذینفعان حوضه در سیاستگذاریها، بهکارگیری الگوی واحد و مناسب مدیریت آبخیز، توجه به موضوع مقیاس حوضه و تدوین راهحلهای بلندمدت و پایدار برای مقیاسهای مختلف زمانی و مکانی، تغییر نگرش نسبت به ماهیت اقدامات آبخیزداری از فنی-مهندسی به مدیریتی پیشنهاد شد.
امین صالحپور جم؛ محمودرضا طباطبایی؛ امیر سررشتهداری؛ جمال مصفایی
چکیده
بررسی رخداد خشکسالی بهعنوان حادثهای محیطی از جایگاه ویژهای در مدیریت منابع طبیعی و نیز برنامهریزیهای مرتبط با مدیریت منابع آبی برخوردار است. در این تحقیق، اقدام به بررسی ویژگیهای خشکسالی در ایستگاههای منتخب سینوپتیکی اردبیل، خوی، ارومیه، تبریز، زنجان، سنندج و سقز در شمال غربی کشور با کاربرد نمایه ...
بیشتر
بررسی رخداد خشکسالی بهعنوان حادثهای محیطی از جایگاه ویژهای در مدیریت منابع طبیعی و نیز برنامهریزیهای مرتبط با مدیریت منابع آبی برخوردار است. در این تحقیق، اقدام به بررسی ویژگیهای خشکسالی در ایستگاههای منتخب سینوپتیکی اردبیل، خوی، ارومیه، تبریز، زنجان، سنندج و سقز در شمال غربی کشور با کاربرد نمایه دهکها شد. ابتدا، پس از بازسازی نواقص آماری ماهانه ایستگاهها در دوره 38 ساله آماری 2014-1977، سری زمانی بارندگی هر یک از ایستگاهها با کاربرد روش تبدیل باکس-کاکس نرمالسازی شد. سپس، اقدام به محاسبه نمایه دهکها در مقیاسهای زمانی مختلف ماهانه، فصلی و سالانه مبتنی بر دادههای ماهانهی بارش نرمال شده ایستگاهها، در دوره آماری 2014-1977 در محیط نرمافزاری MATLAB و DIP شد. سپس، اقدام به محاسبه ویژگیهای خشکسالی (شدت، مدت و فراوانی) در هر یک از ایستگاههای منتخب سینوپتیک شد. همچنین، در این تحقیق، بهمنظور آگاهی از روند تغییرات بارش در دوره آماری 38 ساله مورد مطالعه (2014-1977)، اقدام به تعیین روند تغییرات بارش ایستگاههای منتخب در مقیاسهای زمانی مختلف در دوره آماری 19 ساله نخست (1995-1977) و مقایسه با روند تغییرات بارش در دوره 38 ساله آماری با کاربرد آزمون روند من-کندال و نیز تعیین تغییرات مقادیر متوسط بارش در دو دوره متوالی 19 ساله آماری (1995-1977 و 2014-1996) شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشاندهنده کاهش بارش متوسط سالانه کلیه ایستگاهها در دوره دوم نسبت به دوره مبنا است. همچنین، نتایج نشاندهنده رخداد خشکسالیهای با شدت، مدت و فراوانی مختلف در ایستگاههای منتخب سینوپتیکی شمال غربی کشور است. همچنین، نتایج نشاندهنده روند نزولی تغییرات بارش در ایستگاههای سینوپتیک سقز و سنندج در مقیاس زمانی سالانه است. این در حالی است که ایستگاههای فاقد روند سقز و زنجان در دوره آماری 1995-1977، دارای روندهای نزولی و صعودی در برخی از مقیاسهای زمانی در دوره آماری 2014-1977 شدهاند.
امین صالحپور جم؛ امیر سررشتهداری؛ محمودرضا طباطبایی
چکیده
آگاهی از عوامل موجود بازدارنده مشارکت مردمی در طرحهای آبخیزداری، اصولیترین گام در تحقق مشارکت موثر مردمی و دستیابی به اهداف مدیریت یکپارچه حوزههای آبخیز است. حوزههای آبخیز مشرف به شهر تهران، مشتمل بر 12 حوضه بوده که رواناب خروجی آنها از اراضی شمالی شهر تهران و عرصههای مجاور شمال شرقی آن یا بهعبارتی دیگر، شمیرانات ...
بیشتر
آگاهی از عوامل موجود بازدارنده مشارکت مردمی در طرحهای آبخیزداری، اصولیترین گام در تحقق مشارکت موثر مردمی و دستیابی به اهداف مدیریت یکپارچه حوزههای آبخیز است. حوزههای آبخیز مشرف به شهر تهران، مشتمل بر 12 حوضه بوده که رواناب خروجی آنها از اراضی شمالی شهر تهران و عرصههای مجاور شمال شرقی آن یا بهعبارتی دیگر، شمیرانات عبور مینماید. عوامل متعددی میتوانند بر عدم مشارکت مردم در طرحهای آبخیزداری دخالت داشته باشند که در این تحقیق در قالب چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی، انسانی و برنامهریزی طبقهبندی شدند. نتایج حاصل از اولویتبندی شاخصهای موثر بر عدم مشارکت ذینفعان در طرحهای آبخیزداری مبتنی بر اوزان بهدست آمده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FUZZY-AHP) بر اساس پرسشنامه از کارشناسان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان تهران و شهرستانهای مربوطه نشان میدهد که شاخصهای اقتصادی و انسانی بهترتیب بیشینه و کمینه اولویت را به خود اختصاص دادهاند. بهطوری که رتبهبندی شاخصها مبتنی بر وزن نرمال شده، بهترتیب اهمیت از بیشینه به کمینه بهصورت شاخص اقتصادی، برنامهریزی، اجتماعی و در نهایت انسانی است. همچنین، در این تحقیق زیرشاخصهای موثر بر عدم مشارکت ذینفعان در طرحهای آبخیزداری بر اساس شاخصهای چهارگانه مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، پرسش از کارشناسان و نیز مراجعه به منطقه و مصاحبه حضوری با 240 نفر از ساکنان و بهرهبرداران منطقه ایجاد شد و در نهایت، روایی پرسشنامه مبتنی بر نظرات خبرگان به تایید نهایی رسید. نتایج حاصل از رتبهبندی زیرشاخصها مبتنی بر آزمون فریدمن نشاندهنده تفاوت نقش زیرشاخصهای موثر بر عدم مشارکت ذینفعان در طرحهای آبخیزداری است. بهطوری که "نادیده گرفتن درآمد مردم بهعنوان انگیزه اقتصادی مستقیم" با میانگین رتبه 10.77 و "پایین بودن سطح سواد و آگاهی" با میانگین رتبه 1.80 بهترتیب بیشینه و کمینه میانگین رتبه را به خود اختصاص داده است. در این تحقیق، زیرشاخص "نادیده گرفتن درآمد مردم بهعنوان انگیزه اقتصادی مستقیم" از شاخص اقتصادی، زیرشاخص "تمرکز قدرت تصمیمگیری در مرکز" از شاخص برنامهریزی، زیرشاخص "عدم اعتماد نسبت به نتایج پروژهها" از شاخص اجتماعی و نیز زیرشاخص "عدم آموزش ساکنان حوضه در خصوص طرحها و اهداف مربوطه" از شاخص انسانی بهعنوان مهمترین زیرشاخصها رتبهبندی شدند.